سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ بندگان نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، کسی است که امانتدار است و در گفتارش راستگوست ومراقب نمازهای خود و واجباتی است که خداوند، بر او واجب داشته است . [امام صادق علیه السلام]
کل بازدیدها:----94794---
بازدید امروز: ----5-----
بازدید دیروز: ----25-----

 

نویسنده: محموداکبری
دوشنبه 86/11/8 ساعت 11:37 عصر

                                          تغذا m          

                       

                                                                   

ایا تغذیه میتواند در اخلاق و روحیّات و ملکات نفسى اثر بگذارد؟

در آیات قرآن مجید و روایات اسلامى نیز نشانه هاى روشنى براى این معنى دیده مى شود

از جمله در آیه 41 سوره مائده درباره گروهى از یهود که مرتکب کارهاى خلافى از قبیل جاسوسى بر ضدّ اسلام و تحریف حقایق کتب آسمانى شده بودند، مى فرماید:

«آنها کسانى هستند که خدا نخواسته است دلهایشان را پاک کند (اُولئِکَ الَّذینَ لمْ یُرِدِ اللّهُ اَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ و بلافاصله در آیه بعد مى فرماید: «سَمّاعُونَ لِلْکَذِبِ اَکّالُونَ لِلسُّحْتِ; آنها بسیار به سخنان تو گوش فرا مى دهند تا آن را تکذیب کنند و بسیار مال حرام مى خورند

این تعبیر نشان مى دهد که آلودگى دلهاى آنها بر اثر اعمالى همچون تکذیب آیات الهى، و خوردن مال حرام بطور مداوم بوده است; زیرا بسیار از فصاحت و بلاغت دور است که اوصافى را براى آنها بشمرد که هیچ ارتباطى با جمله «لَمْ یُرِدِ اللّهُ اَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ» نداشته باشد.

و از این جا روشن مى شود که خوردن مال حرام سبب تیرگى آیینه دل و نفوذ اخلاق رذیله و فاصله گرفتن با فضائل اخلاقى است

در حدیث معروف امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا آمده است که بعد از ایراد آن سخنان داغ و پر محتوا و گیرا در برابر لشکر لجوج و قساوتمند کوفه، هنگامى که ملاحظه کرد آنها حاضر به سکوت و گوش دادن به سخنانش نیستند، فرمود: (آرى! شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا) مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطَبَعَ اللّهُ عَلى قُلُوبِکُمْ; شکمهاى شما از غذاهاى حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهاى شما مهر زده است (و هرگز حقایق را درک نمى کنید!)

این سخن را با ذکر یک داستان تاریخى که موّرخ معروف مسعودى در «مروج الذّهب» آورده کامل مى کنیم.

او از «فضل بن ربیع» نقل مى کند که «شریک ابن عبداللّه» روزى وارد بر «مهدى» خلیفه عبّاسى شد، مهدى به او گفت باید حتماً یکى از سه کار را انجام دهى، شریک سؤال کرد کدام سه کار؟ گفت یا قضاوت را از سوى من بپذیرى و یا تعلیم فرزندم را برعهده بگیرى، و یا غذائى (با ما) بخورى! شریک فکرى کرد و گفت سومى از همه اسانتر است.

مهدى او را نگهداشت و به آشپز گفت انواعى از خوراک مغز آمیخته با شکر و عسل براى او فراهم سازهنگامى که «شریک» از آن غذاى بسیار لذیذ و (طبعاً حرام) فارغ شد، آشپز رو به خلیفه کرد و گفت این پیرمرد بعد از خوردن این غذا هرگز بوى رستگارى را نخواهد دید! فضل ابن ربیع مى گوید مطلب همین گونه شد، و شریک ابن عبداللّه بعد از این ماجرا هم به تعلیم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوى آنها پذیرفت.

با توجّه به رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگى که در میان جسم و روح آدمى است، جایى براى تعجّب باقى نمى ماند لذااز این جا روشن مى شود که خوردن مال حرام سبب تیرگى آیینه دل و نفوذ اخلاق رذیله و فاصله گرفتن با فضائل اخلاقى است.


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • سوالات امتحان پایه 10حوزه خرداد84
    [عناوین آرشیوشده]


  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • آوای آشنا

  •